۱۱/۱۴/۱۳۸۳

پيروزی برای دموکراسی

آيا برايتان پيش آمده صبح که از خواب بيدار می شويد، پيش خودتان فکر کنيد که چهارسالی که گذشت تنها يک کابوس بوده و در حقيقت شخصی بنام جورج دبليو بوش رئيس جمهور آمريکا نيست؟ متأسفانه اين کابوسی است که تا چهار سال ديگر از آن بيدار نخواهيم شد.
امشب که قرار است جورج بوش در کنگره آمريکا سخنرانی کند، باحتمال زياد بيشتر موضوع سخنش در مورد عراق خواهد بود. در حقيقت بر اين باورم که انتخابات عراق را طوری زمان بندی کرده بودند که درست قبل از سخنرانی وی باشد که اگر قرار بود گندش در آيد، لازم نباشد در سخنرانی تغييری ايجاد شود. بعيد نمی دانم که علوی هم بعنوان سمبل عراق دموکراتيک در اين جمع حضور داشته باشد و با استقبال گرم نمايندگان کنگره روبرو شود. البته قرار بود چلبی اين نقش را بازی کند که چون زياد بازيگری اش خوب نبود، وی را اخراج کردند.
شک ندارم که امشب جورج بوش در سخنرانی اش در مورد اينکه چگونه دموکراسی را به کشورهای افغانستان و عراق صادر کرده سخن خواهد گفت و به همه آنهايی که می گفتند چنين کاری نشدنی است و نمی توان دموکراسی را صادر کرد دهن کجی خواهد کرد. به حساب خودش حريفان را شکست داده و دکترين بوش پيروز شده است.
در اين ميان ليبرال های آمريکايی کاملاً گوی را به حريف باخته اند وهمه خفه شده اند. اين اولين باری نيست که ليبرال ها چنين رفتاری می کنند. بعد از هر پيروزی برای بوش و اطرافيانش، هر چقدر هم ساختگی و غيرمعقول باشد، ليبرال ها ميدان را خالی می کنند. نظير اين موقعيت را بارها ديده ايم که نمونه شاخصش اوضاع بعد از ۱۱ سپتامبر بود که دموکراتها کاملاً ذوب شدند و به بوش و اطرافيانش امکان دادند که هر غلطی می خواهند بکنند و دم نزدند.
حالا بايستی ديد تا چه حد اين "پيروزی" برای دموکراسی واقعيت داشته وتا چه حد زاده تخيلات مشاورين بو‌ش است. چگونه می توان انتخاباتی که يک اقليت بزرگ از مردم عراق در آن شرکت نکردند را مشروع دانست. آنهايی که می گويند ۶۰ درصد مردم مشارکت کردند، اين آمار را از کجا بدست آورده اند؟ آيا ناظرين بين المللی در محل شمارش آرا ويا رأی گيری حضور داشته اند که صحت و سقم اين ادعا را تأييد کنند. همانگونه که می دانيم ناظرين بين المللي، بيشتر از ترس جانشان، تصميم گرفتند که دست به اين مخاطره نزنند. حتی اگر می گفتند ۹۹ درصد مردم مشارکت کرده اند، آيا کسی بود که بتواند اين ادعا را نفی کند. پس باحتمال زياد، گردانندگان اين انتخابات از قبل تصميم گرفته بودند، بخاطر اينکه زياد گندش در نيايد و مردم به ريششان نخندند، يک رقمی را انتخاب کنند که باور کردنی باشد.
عده ای می گويند که ۶۰ درصد حتی در مقياس کشورهای غربی هم رقم بالا يی است. حال حتی اگر فرض کنيم که اين رقم صحيح باشد، اين عده تصميم گرفته اند که اين حقيقت واضح را ناديده بگيرند که درست است در کشورهای غربی و حتی بعضی کشورهای شرقی که انتخاباتی صورت می گيرد و به ظاهر آزادانه است، تعداد شرکت کنندگان پايين تر است، ولی فرق عمده در آنجاست که همه اقشار مملکت که شامل اقليت ها می شود، بطور مساوی در انتخابات شرکت می کنند. در مورد عراق اين موضوع صحت نداشته و اکثريت قريب به اتفاق سنی ها بخاطر دلايل مختلف که يکی ترس از جان و ديگری تحريم اکثريت احزاب سنی بود در اين انتخابات شرکت نکردند. بعنوان مثال فرض کنيد در انتخابات آمريکا، اقليت های نژادی (که شامل سياه پوستان، هيسپانيک ها و ساير اقليت ها می شود) در انتخابات شرکت نکنند و آنرا تحريم کنند، آيا هنوز می توان ادعا کرد که چنين انتخاباتی مشروع بوده است؟
عده ای می گويند سنی ها به اين دليل انتخابات را تحريم کردند که تا قبل از سرنگونی صدام زمام امور را در عراق در دست داشته اند و حالا نمی خواهند واقعيت نوين را قبول کنند. چنين اشخاصی از کدام سنی ها سخن می گويند . اکثر سنی ها اشخاص عادی در جامعه هستند که به کارهای عادی مانند نانوايی، بنايی، حمالی، خيا‌طی و غيره مشغولند. اينها رابطه ای با صدام و مزدورانش نداشتند و به اندازه قشرهای ديگر عراق تحت فشار بودند. بقول معروف نمی توان همه را با يک چوب زد. اگر صدام و خاندانش به مردم ظلم می کردند، نمی توان گفت فلان رعيت بدبخت سنی مقصر است. از سوی ديگر، اگر احزاب سنی اين انتخابات را تحريم کردند به اين دليل نبود که قدرت سياسی شان را از دست داده اند، بلکه تنها خواسته شان تعويق انتخابات بود که اوضاع آرامتر شود و بتوانند تبليغاتشان را شروع کنند.
ولی علوی با اين موضوع نيز مخالفت می کرد چون اربابش در واشنگتن به او دستور داده بود.
اوضاع عراق بعد از اين انتخابات زياد اميدوار کننده بنظر نمی آيد. اگر قبلاً احتمال جنگ داخلی می رفت، اين انتخابات يکطرفه احتمال چنين واقعه را تشديد کرد. همين امروز روحانيان سنی اعلام کردند که اين انتخابات را نامشروع می دانند. حالا علوی و يارانش تا چه حد بتوانند خشم سنی ها را فرونشانی کنند، موضوعی است که در هفته ها و ماه های آينده به آن پی خواهيم برد. فعلاً که جورج بو‌ش با دمش گردو می شکند و توانسته انتخاباتی که در طول آن صدها نفر کشته و زخمی شدند را بصورت پيروزی برای دموکراسی جلوه دهد.

بيشتر بخوانيد: انتخابات مخفی


نظرات: ارسال یک نظر

اشتراک در نظرات پیام [Atom]





<< صفحهٔ اصلی
:رأی بدهيد Balatarin

This page is powered by Blogger. Isn't yours?

اشتراک در پست‌ها [Atom]

تنها با ذكر كامل منبع ، استفاده از مطالب وبلاگ آزاد است ©