۱۲/۱۳/۱۳۸۴
معرفی مکتب های وبلاگ نويسی فارسی
عده بسيار زيادی از دوستان و آشنايان از طريق نامه و تلگراف و تلکس و مورس و پست برقی و کبوتر نامه بر و غيره با بنده تماس گرفته اند و مصراً درخواست کرده اند که راهنمايی بر وبلاگ نويسی فارسی منتشر کنم. اين دوستان و آشنايان که سالهاست در اين دنيای مجازی وبلاگ نويسی به قلم و خودکار زدن مشغول بوده اند، هنوز راهنمای جامعی از اين نوع را پيدا نکرده اند و اگر هم پيدا کرده اند پولش را نداشته اند که خريداری و ابتياع نمايند.
البته مشغله کاری به بنده مجال نمی دهد که به طور عميق به اين امر خطير بپردازم. ميل قلبی ام بر اين قرار گرفته بود که بورسيه ای دريافت کرده ويا تز دکترايی را شروع کنم تا بتوانم به صورت تمام وقت روی اين موضوع کار کنم.
مع الوصف تصميم گرفتم طی سلسله مقاله هايی به معرفی مکاتب وبلاگ نويسی فارسی بپردازم.
مکتب اول: اين مکتب يکی از قديمی ترين و پرطرفدارترين مکاتب وبلاگ نويسی فارسی است. وبلاگ نويس متنی می نويسد که نه سر دارد و نه ته. اين نوشته در مورد يکی از مسائل بغرنج جهانی ويا منطقه ای است. روش استدلال آنقدر مضحک است که هر آدم عاقلی را هاج و واج می کند و حتی يک بچه دبستانی را به خنده می اندازد. يکی از لزومات اين نوع نوشتن اشاره به آلت تناسلی و به خصوص بيضه هاست. اين مکتب وبلاگ نويسی که به «هودريسم» معروف است (دليلش را نمی دانم) بسيار موفق بوده و ديگران را هم تشويق می کند به وبلاگ لينک بدهند و موجبات شادی و سرور عده زيادی را فراهم کنند.
بخش دوم از همين سلسله مقاله ها: گُنده نويسی و استفاده از لغات نامأنوس در وبلاگ نويسی فارسی.
بخش سوم: استفاده از کلمات رکيک، فحاشی و ناسزاگويی در وبلاگ نويسی فارسی.
بخش چهارم: ربط دادن هر موضوع نامربوطی به مسائل جنسی.
بخش پنجم: ناسزاگويی به سردمداران ج.ا. و گُنده کردن هر سياست غلط آنها.
بخش ششم: مليح نويسی و استفاده از شوخی باردی و مزاح در وبلاگ نويسی فارسی.
يادداشت ۱: با عرض معذرت به هودر و خانوما، رابطه مستقيم بين باد شکم و شقيقه.
يادداشت ۲: فکر کنم با اين نوشته آن چهارتا خواننده را هم از دست دادم. اشکالی ندارد. همانگونه که مولانا در کتاب منطق الطير خوارزمی می فرمايد: "فکر نون کن که خربوزه آبه." اينهم از اين.
اشتراک در پستها [Atom]