۱/۱۳/۱۳۸۵
يا حضرت فيلترباشی دستم به دامانت
يک سری به چندتا از اين وبلاگ های مرجع و مطرح زدم که ببينم اين روزها در دنيای مجازی ايرانيان برون مرز نشين چه می گذرد. از قرار معلوم بحث داغی برسر فاجعه فيلترينگ وبلاگ های برتر و ارزنده به راه افتاده است که بسيار جالب و در خور تعمق و تفحص است.
از قرار معلوم اساس سنجش ارزشمندی يک وبلاگ بر اين پايه نهاده شده که آيا چنين وبلاگی به مهر فيلترينگ تزيين شده است ويا نه. اين مهر همانند مهر استاندارد که بر روی کالاهای برتر می خورد، نشانگر اعتماد به نوشته های چنين وبلاگ نويسانی است. نوشته های ديگر وبلاگ نويسان که ممهور به اين مهر معتبر نشده اند کاملاً فاقد ارزش بوده و نشانگر اين واقعيت است که نويسنده در حقيقت جيره خوار ج. ا. است.
اين اولين باری نيست که چنين معيارهايی برای سنجش ارزشمندی افکار يک شخص به کار گرفته شده است. همين حالا ارزش مخالفين نظام را بر اين اساس می سنجند که آيا طرف به زندان رفته است ويا نه. به طور مثال به آن رهبر جنبش دانشجويی که در مقابل کنگره آمريکا شهادت می دهد نمی توان گفت بالای چشمت ابرو، صرفاً به اين دليل که مدتی را در زندان بسر برده است. در اين ميان وبلاگ نويسانی که نه به زندان افتاده اند ونه وبلاگشان فيلتر شده کلاهشان پس معرکه است.
پس نکته اساسی که هر وبلاگ نويسی بايستی در مد نظر داشته باشد اينستکه چطور می توان به اين کلوب خصوصی وبلاگ های فيلتر شده پيوست. دوستانی که وبلاگشان فيلتر شده لطف کنند و بقيه را در اين امر مهم راهنمايی فرمايند.
پ.ن.: سيبيل طلای عزيز کامنتی فرستاده و عنوان کرده که همه را نمی توان با يک چوب زد و همه وبلاگ های فيلتر شده از يک قماش نيستند. ديدم حق با اوست که بدينوسيله تصحيح می شود.
اشتراک در پستها [Atom]