۱/۲۲/۱۳۸۵
اشغال گری به نيت تنش زدايی – يا نادر تو بخواب که آمريکا بيدار است
در دوره زمامداری نادر شاه افشار، وی سفیری را به هند گسیل داشت و از پادشاه هند خواست که برای حکام مناطق مرزی دستور ممانعت از ورود فراریان افغانی را صادرکند. لیکن محمد شاه گورکانی، پادشاه هند درخواست نادر را بی پاسخ گذاشت . در نتیجه برای نادر دستاویز لازم برای حمله به هندوستان فراهم آمد و او مصمم شد برای آرامش قطعی مناطق مرزی ایران و رسانیدن مرزهای مملکت به حدود تاریخی آن اقدام نماید.
نادر پس از شکست ناصر خان حاکم پیشاور روانه لاهور گردیده و پس از فتح لاهور به سوی دهلی به راه افتاد و چون آگاه شد که محمد شاه با سپاهیان خویش در کرنال اردو زده است بدان سو حرکت نمود . در جنگ با محمد شاه گورکانی، شجاعت و تدبیر نادر و سردارانش و همچنین دلیری سپاهیان ایران نتیجه بخش بود و هندیان پس از دو ساعت نبرد ، ناامیدانه فرار اختیار کردند واین در حالی بود که تلفات بسیار به جای نهاده بودند.
پس از این شکست محمدشاه گورکانی پیشنهاد مذاکرات صلح داد و متعاقبا خود به خدمت نادر رسید و با گرفتن اطمینان بر دوام و بقای خود بر پادشاهی هند ، قوای ایران را به دهلی دعوت نمود . نادر پس از ورود به شهر که با نوروز همزمان گشته بود جشنی بزرگ برپای داشت و دستور ضرب سکه داد و خود را شاه شاهان ناميد.
نادر شاه هندوستان را در تاريخ 1738 ميلادی تسخير کرد. از آن تاريخ 268 سال می گذرد. اين آخرين باری بود که قوای ايرانی به بلاد بيگانه تجاوز کردند. در طول اين 268 سال دولت های اروپايی به کرات به کشورهای ديگر تاختند، سرمايه های آنها را تاراج کردند و يوغ استعمارگری را به گردن آنها نهادند. آمريکا بارها کشورهای ديگر را مورد حمله قرار داد که دست آخر و آنهم در قرن بيست و يکم منجر به اشغال غيرقانونی عراق شد.
جورج بوش می گويد که نگران حمله ايران به کشورهای همسايه و مخصوصاً اسرائيل است. ايران می گويد که صرفاً به فکر دفاع از خطه خويش است. با توجه به سابقه آمريکا و کشورهای اروپايی در حمله، اشغال و تصرف کشورهای ديگر و سابقه ايران که در چند صده گذشته تنها مورد حمله، اشغال و تصرف خارجيان قرار گرفته، حرف کدام طرف را می توان باور کرد؟
اگر منظور آمريکا و اسرائيل تنش زدايی در منطقه است، سوال اصلی می تواند اين باشد که کدام دولت هايی موجب بحران فعلی در منطقه شده اند؟ آيا می توان اميد داشت که با نگه داشتن شمشير آمريکايی اشغال و حمله نظامی در بالای سر دول «ياغی» به تنش زدايی در منطقه دست يافت؟ آيا می توان سرزمين ملت فلسطين را اشغال کرد، آنها را از خانه و کاشانه شان بيرون راند، به دورشان ديوار کشيد، از هرگونه حقوق انسانی محروم کرد و دست آخر انتظار داشت که با زور و قلدری تنش زدايی شود؟ آيا با تحقير مسلمانان می توان تنش زدايی کرد؟ واکنش ملتی که بر آنها برچسب تروريسم چسبانده شده چه می تواند باشد؟
بحران بر سر ايران فقط بخشی از معادله پيچيده خاورميانه بزرگ است.
اشتراک در پستها [Atom]