۳/۱۹/۱۳۸۵

اخطار: دو مرتبه اين روح ناسازگار نويسنده نگفتنی ها در من حلول کرده و باعث شد که اين مقوله لجن را بنويسم که بيشتر از روی شوخی است. قبلاً گفته باشم اين نوشته کاملاً «ناصحيح سياسی» است و بيشتر برای تابو شکنی است. به قول صمد «تابو می شکنوم، آی تابو می شکنوم...»

عده ای از دوستان و آشنايان به طرق مختلف با بنده تماس گرفته اند و مصراً درخواست کرده اند که راهنمايی بر وبلاگ نويسی فارسی منتشر کنم. اين دوستان و آشنايان که سالهاست در اين دنيای مجازی وبلاگ نويسی به قلم و خودکار زدن مشغول بوده اند، هنوز راهنمای جامعی از اين نوع را پيدا نکرده اند و اگر هم پيدا کرده اند پولش را نداشته اند که خريداری نمايند.

البته مشغله کاری به بنده مجال نمی دهد که به طور عميق در مورد اين امر مهم تفکر و مطالعه و بررسی و تحقيق و کندوکاش کنم. خيلی دلم می خواست وبلاگستان فارسی را آسيب شناسی کنم ولی چون بورسيه ای در کار نيست و سوات تز دکترا نوشتن را هم ندارم، گفتم يک جوری مسئله را ماست مالی کنم برود.

مع الوصف و فی البداهه هفت تکنيک بسيار مهم به فکرم رسيد که در اينجا متذکر می شوم:

۱/ يک فرهنگ واژه های نامأنوس تهيه ببينيد و تا حد امکان اين نوع لغات را چاشنی نوشته خود کنيد حتی اگر معنی آنها را نمی دانيد. خاصيتش اينستکه به احتمال زياد خواننده هم معنی اين لغات را نمی داند و بنابراين نمی تواند در مورد نوشته قضاوتی کند. در نتيجه از فحش ها و بدوبيراه هايی که معمولاً در وبلاگ های ديگر می بينيد خبری نيست. يک عده خاصی خواننده پيدا خواهيد کرد که مرتب از مولانا و سعدی و فارابی و فروغ و فريدون فرخزاد (شب بود، بيابان بود، زمستان بود) و غيره نقل قول می کنند، شعر می گويند و برای همديگر احسنت و سلام و صلوات ارسال می دارند و شما را استاد خطاب می کنند.

۲/ تا حد امکان از کلمات رکيک و فحاشی و ناسزاگويی در وبلاگ خود استفاده نماييد. زبان شيرين فارسی هم پر از کلمات رکيک است که انسان را حالی به حالی می کند. از اين گنجينه زبان فارسی حداکثر استفاده را ببريد. اين موضوع خواننده را نيز تشويق خواهد کرد که از چنين واژه هايی استفاده کرده و دق دلی اش را سر نويسنده وبلاگ خالی کند.

۳/ اگر اهل وبلاگ خوانی هستيد – من که به شخصه حال و حوصله اش را ندارم – و اگر گذارتان به وبلاگی افتاد که با عقايدش مخالفت داريد، هرگز- تکرار می کنم هرگز سعی نکنيد که با زبان خوش و استدلال و دليل و برهان آوردن با عقايد طرف مقابل مخالفت کنيد. خواننده ها عاشق جنگ و دعوا و فيلم های بزن بزن هستند. يک متن در وبلاگتان بنويسيد و هرگونه ناسزای مودبانه و غيرمودبانه که به فکرتان می رسد را نثار طرف کنيد. تا آنجا که می توانيد وی را مسخره عالم کنيد که از اين کثافتی که خورده پشيمان شود.

۴/ مطالبی که مربوط به جنسيت و جنسگرايی (از همه نوعش) می شوند خيلی طرفدار دارند. اين موضوع چيزی نيست که خطر دمده شدن داشته باشد. تحقيقاتی که دانشمندان در انستيتو امور جنسگرايی شابدلظيم انجام داده اند نشان داده که به طور متوسط آقايان نود درصد و خانمها ده درصد (شايد هم برعکس؟) از اوقات خواب ويا بيداری شان را به تفکر در مورد اين مسائل می گذرانند. يک جوری موضوع را به مسائل جنسی ربط بدهيد. دروازه کامنت دونی را هم باز بگذاريد تا خواننده هم بتواند به طور آزادانه در اين مبحث داغ و جنجالی شرکت کند. البته اگر مثل نويسنده، کاملاً از مرحله پرت تشريف داريد، احتمال دارد که مورد ريشخند و تمسخر قرار گيريد که آنهم اشکالی ندارد. در دنيای وبلاگ نويسی هرچيزی که تعداد «هيت» ها را بالا ببرد نيک است.

۵/ اگر وبلاگتان سياسی است، تا حد امکان به سردمداران ج.ا. ناسزا بگوييد. کوچکترين سياست های غلط آنها را پيراهن عثمان کنيد. اگر چند تا درخت را می برند، آنرا به کشتار مخالفين رژيم امتداد بدهيد و غيره. سايت های خبری فارسی برون مرزی منابع خوبی برای افشای سياست های اين رژيم هستند. آنها را هميشه دم دست داشته باشيد و «بوک مارک» کنيد. با اين همه اگر لوگويی در مورد «حمله به ايران موقوف!» ويا «فلانی آزاد گردد!» و غيره پيدا کرديد، آنرا به وبلاگتان بچسبانيد. اين نشان می دهد که در واقع اهل صلح و آشتی و حقوق بشر و اين نوع چيزهای خوب خوب هستيد.

۶/ گاهی اوقات هم نوشته ای بنويسيد که نه سر دارد و نه ته. اين نوشته بايستی در مورد يکی از مسائل بغرنج جهانی ويا منطقه ای باشد. روش استدلال بايستی آنقدر مضحک باشد که هر آدم عاقلی را هاج و واج کند و حتی يک بچه دبستانی را به خنده بياندازد. يکی از لزومات اين نوع نوشتن اشاره به مهبل، آلت تناسلی و بيضه هاست. اين مکتب وبلاگ نويسی توسط يکی از سردمداران نهضت وبلاگ نويسی فارسی ابداع شده و بسيار موفق است و ديگران هم تشويق می شوند که به وبلاگ شما لينک بدهند و موجبات شادی و سرور عده زيادی را فراهم کنند.

۷/ دست آخر مهمترين عاملی که بايستی در مد نظر داشته باشيد ملاحت است. هميشه سعی کنيد اين عنصر را چاشنی نوشته خود کنيد. يک ديد طنزآميز و بامزه به مسائل داشته باشيد و زيادی هم موضوعات را جدی نگيريد. کاری کنيد که لبخندی مليح بر لبهای خواننده نقش ببندد حتی اگر در مورد بزرگترين فاجعه تاريخ بشری می نگاريد (رئيس جمهوری بوش؟) رنجور کردن خواننده خطايی نابخشودنيست چون اکثر اوقات منجر به انتحار شده و در نتيجه يک خواننده ديگر را هم از دست می دهيد.


نظرات: ارسال یک نظر

اشتراک در نظرات پیام [Atom]





<< صفحهٔ اصلی
:رأی بدهيد Balatarin

This page is powered by Blogger. Isn't yours?

اشتراک در پست‌ها [Atom]

تنها با ذكر كامل منبع ، استفاده از مطالب وبلاگ آزاد است ©