۷/۲۰/۱۳۸۶

چرا موهبت الهی شامل حال ما نمی شود؟

يک فاميل داشتيم که هميشه می گفت «خدايا گناه من چه بود که پسر يک لُرد انگليسی به دنيا نيامدم!»

بچه که بودم در کتاب تعليمات اجتماعی می خوانديم «سلطنت يک موهبت الهی است که از طرف ملت به شخص پادشاه مفوض شده» البته اشاره ای به نقشی که انگليس ها در تفويض اين موهبت الهی ايفا کرده بودند نشده بود. اين موضوع هميشه برای من معمايی بود که خداوند چطور تصميم می گيرد که اين موهبت الهی را به شخصی تقويض کند. البته شک نداشتم که خداوند با آن دانش خدايی که دارد صلاح مردم را از خودشان بهتر می داند ولی با اينهمه چرا تصميم نگرفت برای مثال اين موهبت را به پدر بزرگ من تفويض کند که حالا مجبور نباشيم برای صنار سه شاهی اين دو روزه عمر را تبديل به جهنم کنيم. به جای اينکه در يک قصر در جنوب فرانسه زندگي کنيم و براي تعطيلات به سويس و سولقون برويم.

پس می توان تصور کرد که يک سيستم دموکراتيک در کار است. خداوند که از آمال و آرزوهای بندگان اش کاملاً آگاهی دارد، يک همه پرسی سريع انجام می دهد و بعداً سلطنت را تفويض می کند.

حالا اگر فرض کنيم که تمام اين جريانات موهبت الهی حقيقت داشته باشد و در واقع يک چنين پروسه ای در کار باشد، چرا بايد اين موهبت موروثی باشد. چرا بعد از اينکه انگليس ها تصميم گرفتند شخص پادشاه که مدتی موهبت مشمول حالش می شد را از مملکت تبعيد کنند، خداوند تصميم گرفت که اين موهبت را به پسرش منتقل کند که دوباره انگليس ها در اين تفويض موهبت واسطه شدند. چرا اين موهبت را به بابا بزرگ من تفويض نکرد؟ آخر سر هم مردم قدرناشناس با اين خواسته الهی مخالفت کردند و شخصی را که خداوند با موهبت خودش به تخت پادشاهی نشانده بود از کار برکنار کردند.

حالا هم پرنسی در آمريکا نشسته و منتظر است که خداوند اين موهبت را دوباره به وی تفويض کند، آنهم از سوی ملتی که باباش را خلع کردند. ولی فکر نمی کنيد بعد از آن بلايی که ملت قدر ناشناس بر سر آن شخص آخری آوردند، ممکن است خداوند ديگر دل و دماغ تفويض موهبت را نداشته باشد، حالا هرچقدر هم که پرنس بيضه های واسطه های جديد خداوند که همان آمريکايی ها باشند را مالش دهد. به احتمال زياد اين دفعه خداوند گفته گور بابای ملت! من اينهمه زحمت می کشم و موهبت الهی ام را به يک فرزند رشيد تفويض می کنم و آنوقت شما ملت قدرناشناس او را برکنار می کنيد!

در اين ميان آخر و عاقبت پرنس در تبعيدمان چه می شود. آيا هنوز می تواند اميد داشته باشد که خداوند سرعقل بيايد و موهبت را به او تفويض کند؟ اصلاً از کجا معلوم که اين بار موهبت را به پرنس تفويض کند. شايد اين بار نيم نگاهی به ما بياندازد...

اين نوع افکار مرتب تو کله من بالا و پايين می پرند.


نظرات:
age ta hala nakhoondi ye negaahi bendaaz: http://www.radiozamaneh.org/news/2007/10/post_2627.html
eltemaas e doa
 
آقا دمت گرم! خیلی خوب می‌نویسی
من هم اینجا می‌نویسم:
http://www.IranAbroad.org

عزت زیاد
 
ارسال یک نظر

اشتراک در نظرات پیام [Atom]





<< صفحهٔ اصلی
:رأی بدهيد Balatarin

This page is powered by Blogger. Isn't yours?

اشتراک در پست‌ها [Atom]

تنها با ذكر كامل منبع ، استفاده از مطالب وبلاگ آزاد است ©