۹/۱۹/۱۳۸۸

بالاخره از خواب خرگوشی بیدار شدیم؟

قرار است همه مان چادر و چارقد به سر کنیم. قرار است برای همبستگی با آن زندانی که به اجبار به سرش چارقد کرده اند همه مان زن نما شویم. می خواهیم اینطوری «مردانگی» خودمان را ثابت کنیم.


سالهای سال نظاره گر حاکمیت بودیم که با زور سر خواهرانمان چارقد می کرد و صدایمان در نمی آمد. سال های سال دیدیم که به بهانه های مختلف آنها را به خفت و خواری کشیدند، چون چند تار مویشان از زیر روسری بیرون آمده بود. سال های سال دیدیم که جیغشان و اشکشان درآمد و با خونسردی رد شدیم ویا اگر خیلی «جنتلمن» بودیم زیر لب غرولند کردیم.


ولی حالا چه شده؟ به یکی از همجنس هایمان توهین شده. به او لباس زنانه پوشانده اند و او را تحقیر کرده اند. پس یکهو از خواب خرگوشی بیدار شدیم. تازه فهمیدیم که حاکمیت با این حجاب اجباری اش زن هایمان را چگونه تحقیر می کرده. تازه دستگیرمان شد که ججاب اجباری سمبل تحقیر است. یکهو همه مان چارقد به سر شده ایم. فردا اگر قهرمان چارقد به سرمان را از زندان آزاد کنند، دوباره به خواب خرگوشی مان فرو خواهیم رفت.


سوال اینست که این سی سال کجا بودیم؟ ولی این خود حکایت مردسالاری جامعه ماست که با این اقدام نمادین فراموش نمی شود.


لینک در بالاترین


نظرات:
این افکار تند طلبکارانه قراره چی رو حل کنه؟
واقعا سوال بی ربطیه!! این سی سال کجا بودید؟
همون جایی که بقیه مون بودیم.. داشتیم دور هم به سختی زندگی می کردیم
چقدر طلبکارانه واقعا اونم از مردایی که خودشون هزاران بدبختی دارن و اونا نبودن که حق مارو خوردن
کسی هم خواب نبوده که بیدار بشه.. این یه کمپین برای کمک به آزادی مجید توکلیه و اینکه پوشیدن لباس زنانه تحقیر آمیز نیست همین
انقدر با عجله روی هر موجی سوار نشید.. روی همه عکسها توضیحات کافی هست..موجی که از مردم بگذره خودش تکلیف خودش رو روشن می کنه با کمک شعور جمعی..
انقدر طلبکار همه نباشید
به مردم نگاه کنید و حقتون رو از کسی بگیرید که حقتونو خورده نه زمین و زمان
من یه زنم و خوشحالم که جای اینکه از هر فرصتی برای پیدا کردن حقوق خورده شدم استفاده کنم
برای آزادی یاران دبستانیم که الان در زندانن تلاش می کنم
 
فکر کنم مساله ظریفتر از این حرفها باشد. در واقع مساله می تواند این باشد که اولا حکومت با اینهمه سال از مقام زن حرف زدن و زن را مقدس کردن و این حرفها، عملا حرف خودش را زمین زد و معلوم شد که الکی می گفته و در واقع زن را جنس دوم و محقری می داند.

مردهایی هم که تصمیم به همراهی گرفته اند و در عکسها چادر به سر کرده اند در واقع همان طرز تفکر را دارند و بهشان برخورده که چرا همجنسشان را کوچک کرده اند و فقط قصد همراهی دارند و نه اینکه دلشان برای زنان سوخته باشد و یا یکشبه تفکرشان متحول شده باشد.
 
حرفت بطور کلی درسته. اما همیشه باید از "جرقه ها" استفاده کرد. ماهی را هر وقت از آب بگیری هم "تازه است" و هم "می میرد" من "تازگی" را بیشتر از "مردن" دوست دارم . "خدا" را که قبول ندارم . بنا بر این می گویم "جنبش به این سبزی" را خوش نمی آید که حرکتی اینهمه خلاق و موثر را با گله گزاری (حتی به حق) آلود.
نسرین بصیری
 
ارسال یک نظر

اشتراک در نظرات پیام [Atom]





<< صفحهٔ اصلی
:رأی بدهيد Balatarin

This page is powered by Blogger. Isn't yours?

اشتراک در پست‌ها [Atom]

تنها با ذكر كامل منبع ، استفاده از مطالب وبلاگ آزاد است ©