۱۲/۲۷/۱۳۸۸
بیاد حسین درخشان که پانصد روز است در زندان است
شال سبزم را بده.
که این نشانه وطن دوستی من است.
سالهای سال برای اتاقهای فکری غربی کار کردم.
از طریق سرمایه ای که آمریکا و انگلیس و هلند و غیره برای گسترش دموکراسی در ایران گذاشته بودند نان خوردم.
ولی حالا شال سبز به گردن انداخته ام.
منهم به جنبش پیوسته ام.
جنبشی که از خیابان های تهران و شهرستان ها شروع شد و برای حاکمیت مشکل ایجاد کرد.
جنبشی که اصلش مردمی بود.
پس منهم به این جنبش پیوستم چون اسرار نهفته بسیار دارم.
روز و روزگاری حسین نامی بود که منفور همه بود.
چون از این اسرار نهفته پرده بر می داشت.
ولی خدا را شکر که اکنون خاموش شده است.
محو شده است.
پس شال سبزم را بده تا اسرارم را با شال سبزم پنهان کنم...
نظرات:
<< صفحهٔ اصلی
:رأی بدهيد
Thanks for this. I hope the readers of this blog are sophisticated enough to understand what you mean.
Alireza
ارسال یک نظر
Alireza
اشتراک در نظرات پیام [Atom]
<< صفحهٔ اصلی
اشتراک در پستها [Atom]