۱۰/۲۲/۱۳۸۶
خليج آمريکايی؟
اينهمه سروصدا و جنجال راه انداختن که خليج عربی نيست و خليج فارس است. بمب گوگلی ول کردن و در مورد تاريخ چندين و چندهزار ساله نوشتن. وقتی احمدی نژاد به کنفرانس سران عرب خليج رفت، کارتون کشيدن و مقاله انتقادی و فکاهی نوشتند که چرا احمدی نژاد به کنفرانسی رفته که تو آرمش نوشته «خليج عربی» (که بعداً معلوم شد از روی بی سوادی خودشون بوده).
اگه يک روز کشتی های استعمارگر اروپايی در آبهای دنيا به دزدی دريایی مشغول بودن و ثروت مردم رنگين پوست را غارت می کردن، حالا امپراتوری آنهم در قرن بيست و يکم مي خواد همون کار را بکنه و صدای کسی هم در نياد. خودشون برای خودشون قانون گذاشتن که بعله، وسط خليجی که هيچ ربطی به آمريکا و کشورهای استعمارگر نداره «آبهای بين المللی» است! آيا نظر مردم رنگين پوست را هم جويا شدن؟ به فرض کشتی «مرد رنگين پوست» به چند صد کيلومتری ساحل کشور خودشون بره، آيا الم شنگه راه نميندازن؟ آيا با توپ و تفنگ و خمپاره به اون حمله نمی کنن؟ اسمش را هم دفاع ميذارن. خب، قايق های ايرونی هم می خواستن همين کار را بکنن.
همه اش جنجال و هياهوست که هرچه بيشتر ايران را منزوی کنند. ولی انگار اين حنا ديگر رنگی ندارد. خود کشورهای عربی هم با اينکه حکومت هايشان دست نشانده است، فهميده اند که بايد با ايران کنار بيايند. دعوت احمدی نژاد به کنفرانس سران عرب کشورهای خليج و مراسم حج نمونه ای از همين کنار آمدن ها بود. عادی کردن روابط با مصر نمونه ديگر است. کشورهای عرب دست نشانده دارند به نحوی به جورج بوش دهن کجی مي کنند. ولی جورج بوش عزمش را جزم کرده که در همين يک سالی که از فاجعه ننگ آور رياست جمهوری اش باقی مانده نيش آخر را بزند.
در همين باره بخوانيد: Palestine is dead
پ.ن: هان، تازه يادم آمد. اينکه کشتی های آمريکايی در خليج «فارس» قراول ميروند و آمريکايی ها ده ها پايگاه نظامی در همين خليج «فارس» دارند تقصير احمدی نژاد است. و اينکه آمريکا در بندرعباس و بوشهر پايگاه نظامی ندارد تقصير آخوندهاست.
پ.ن 2: کسانی که فکر می کنند آمريکايی ها پارانويد نيستند فقط کافيست اين مقاله را بخوانند. خب بدبخت ها حق هم دارند. همه امپراتوری ها پارانويد بوده اند و همين پارانويا باعث سقوطشان شد. ايشالا!
As for the place that I live, it’s a personal choice based on my family and economic situation. I don’t want to live in the West, but at the moment I have no choice.
من هم به عنوان یک ایرانی ناظر پروژه «هیولاسازی از ایران» در ارکستر رسانهای غرب هستم، همانطور که شاهد «ارکسترهای قبلی» آن در مورد «هیولای عراق»، «هیولای صربستان»، «هیولای مبهم تروریسم» و ... بودهام.
واقعیت این است که آمریکا به عنوان «جنگافروزترین» کشور جهان بعد از جنگ جهانی دوم و بزرگترین حمایت کننده تروریسم دولتی در جهان به ویژه آمریکای لاتین، فاقد صلاحیت قانونی، حقوقی و اخلاقی در متهم کردن ایران یا هر کشور دیگر به تروریسم یا جنگافروزی است.
Someone with your ideas can easily match with the situation in Iran.and can find a good position in the government.
Please come back and leave that damn western counties for those people who love them and can accept their policies. Do not bother yourself and western people anymore
I would add that the real struggle is not between "races," but between capitalist hegemony and anything that seeks to resist that hegemony. That struggle is worldwide, and goes on within every country in the world as well. Racism itself was invented by capital for imperialist purposes. Alireza
PS. Mohammad agha it's absolutely none of my business where you choose(or obliged) to live. I just found it ironic
امیدوارم خوب و خوش وسلامت باشی
این قضیه بعد از قرار دادهای چند ده میلیاری تسلیحاتی با شبه کشور های حاشیه جنوبی خلیج فارس معلوم شد که چرا دقیقا همزمان با سفر بوش مطرح شده و توسط خود بوش و سایر مسئولین چندین و چند بار تکرار شد تازه آخرش هم که یکی از مجلات تخصصی فاش کرد که این مسئله و این صدای رادیویی چیز جدیدی نبوده و همیشه بوده....
http://www.bbc.co.uk/persian/iran/story/2008/01/080114_he-hormuz-navy.shtml
با آرزوی سلامتی و سر افرازی
اشتراک در نظرات پیام [Atom]
<< صفحهٔ اصلی
اشتراک در پستها [Atom]